فاین تذهبون

ساخت وبلاگ
لبخند تو خورشید بی تکرار تاریخ است رخساره ی تو مطلع الانوار تاریخ است بانو کلامت لوء لوء و مرجان یاقوت است گفتار تو شیواترین گفتار تاریخ است چشم محمد(ص) تا که روشن شد ز دیدارت این لحظه ی زیباترین دیدار تاریخ است با یک نگاه از حیدر کرار (ع) دل بردی بازار عشقت بهترین بازار تاریخ است گلزار دین شد با فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 157 تاريخ : شنبه 28 اسفند 1395 ساعت: 22:46

عالم شده لبریز از عطر حضورت خورشید بگرفته است وام آقا ز نورت چشم امید ما به دست توست مولا کی می رسد مولای ما وقت ظهورت ---آقا مثل تو مثل باران است چشمان تو ترجمانی از قران است بگذار قدم به چشم ما آقا جان که از دوری تو دیده ما گریان است ---مهمان هر سجاده هستی، تو دعایی مرهم تویی بر دردهای ما دوایی فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 151 تاريخ : شنبه 28 اسفند 1395 ساعت: 22:46

سال نو آمد و در کشور ما رسم این است سفره های شب عید همگان رنگین است سیب سرخی که سر سفره ی هر ایرانی است حاکی از حال خوش و خرمی در دین است برکت داده به هر سفره خدا از سر لطف رحمت و نعمت حق تا ابد تضمین است سومین سین سفر کرببلا و نجف است دل هم از نام حسین ابن علی(ع) آذین است سمنو تا که سر سفره فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 238 تاريخ : شنبه 28 اسفند 1395 ساعت: 22:46

متقی یعنی شکیبا و صبور قلب او از هر بدی پاک و طهور جان او پیوسته در آرامش استدر تمام عمر در آسایش است دشمنانش هم امان دارند از اودشمنش مغلوب او در گفتگو گر جدا گردد سر او از بدن جز حقیقت او نمی گوید سخن ایمن از دست و زبانش مومنین وقت گفتن جمله هایش بهترین راضی از کردار او همسایه هاایمن از گفتار او همسایه ها وقت خاموشی کند شکر خدا وقت گفتن هم کلامش دلربا گر چه بر اهل جهان او رحمت استمتقی اما خودش در زحمت است گر جدا گردد سر او از بدنجز به غیر حق نمی گوید سخن متقی لبریز از مهر و صفاستخیر خواه هر غریب و آشناست نیست از خاموشی خود غصه داردر عمل می کوشد او نه در شعار وقت شادی ها تبسم بر لبش شکر حق اوراد هر روز و شبش گر ستم بر او  کسی دارد رواانتقامش را سپارد بر خدا شیعه ی مولا امیر المومنین(ع)سعی کن باشی یکی از متقین مقتدای هر کسی شیر خداستسینه اش لبریز از عشق و صفاست ره نپوید جز طریق مستقیم مقصد او هم خداوند کریم شکر یارب شیعه ای زهرایی ام مثل زهرا(س)، من علی مولایی ام می زنم فریاد و با صوتی جلی تا نفس باقیست گویم یا علی(ع) فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 260 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 12:33

دختر موسی ابن جعفر(ع) تا روان سوی جنان شداز غمش خاک عزا بر سر، همه پیر و جوان شد چون خبر آمد که او رخت سفر از این جهان بستهر که بشنید این خبر از بارغصه قد کمان شد بعد از او ایام ما رنگ سیاه شب گرفتندفصل های سال هم همرنگ با فصل خزان شد در زمین خون می چکد از دیده های غم گرفتهو از مصیبت اشک غم از چشم اهل آسمان شد بسکه جانسوز است داغ دختر موسی بن جعفر (ع)ناله های اهل عالم نیست پنهانی، عیان شد می زند از غصه دست غم به سر اهل سماوات تا قیامت رخت غم بر قامت اهل جهان شد کوچه کوچه شهرها رنگ سیاه غم گرفتهساده می گویم که غصه از کران تا بیکران شد گریه کن دیده، بنال ای دل که جانسوز است این غمنیست پایانش، یقین دارم که این غم جاودان شد به کانال تلگرام ما بپیوندید:  http://telegram.me/ashkeshafagh فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 254 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09

پاسخی می خواست از من سائلیچیست شرح حال  یاران علی (ع)؟ گفتمش بشنو ز من ای هوشیار  شرح حال مومنین رستگار  هر که باشد شیعه ی خاص علی(ع) ره نمی پوید  به جز راه ولیّ لب چو بگشاید نگوید جز صواب روشنی بخشد شبیه آفتاب راه و رسم او طریق اعتدال ره نپیماید مگر راه کمال متقی یعنی تواضع پیشگی پاک بودن از نهاد و ریشگی شیعه یعنی عزت نفس، احترام چشم پوشیدن به انواع حرام گوش شیعه نشنود جز حرف حقنیست او جز با حقیقت منطبق با مصیبت یا بلاهای عظیم شیعیان یارند از عهد قدیم شوق عقبا را به سر می پرورنددم به دم در انتظار محشرند سخت می ترسند از روز جزامتقی کی می رود راه خطا جز خدایی که عظیم است و کبیر جمله مخلوقات نزد او حقیر خویش را می بیند اینجا در بهشت شاکر حق است از این سر نوشت ز آتش دوزخ هراسان است او از پلیدی ها گریزان است او هست دلهاشان مدام اندوهگین بین مردم راز دارند و امین جسم های متقین باشد نحیف قلب آنها مثل گل خیلی لطیف چون که ناپاکی دلیل خفت استنفسشان آراسته با عفت است پای بگذارند بر روی بلاواز پی اش آسایشی بی انتها طالب آنهاست این دنیای دونمومن از این فتنه ها اما مصون تا رها گردد ز قید این جهاند فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 156 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09

گر بپرسید از صفات متقینمتقین را شرح گویم اینچنین متقی یعنی که تقوا داشتن با خدای خویش نجوا داشتن متقی یعنی دلی لبریز نورسینه ای لبریز از شور و شعور گر به نیکی یاد بنمایند از او سخت می ترسد ز حق زین گفتگو از خدایش عفو و رحمت خواهد او خلق را توفیق خدمت خواهد او هست دور اندیش او در کار دین در هراس از روز سخت واپسین مملو از ایمان و عشق است و یقینمایه ی فخر و مباهات است این طالب علم است چون اهل یقینعلم را جوید اگر باشد به چین علم را با حلم می آمیزد او عشق را در سینه می آویزد او از صفات متقین باشد خضوع هست خاشع متقی وقت رکوع در بلا و در مصیبت صابر است دست او خالی است اما شاکر است در پی  روزی است از راه حلالپس به هر کاری ندارد اشتغال جز ره قران نپیمایند راهتا مصون مانند از جرم و گناه بر لب او دم به دم ذکر خداست کار او هر صبح و شب حمد و ثناست می هراسد شیعه از کردار خود  پس مراقب اوست بر رفتار خود دارد او با نفس خود پیوسته جنگعرصه را بر نفس خود بنموده تنگ حرفهای اوست شیرین چون عسل می کند بر گفته های خود عمل آر فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 160 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09

من کی ام؟ عبد خطاکار، ای خدا شرمنده اماز همه گفتار و کردار، ای خدا شرمنده ام من نمک خوردم نمک دان را ولی بشکسته اممن از این اعمال و رفتار، ای خدا شرمنده ام ای که نزدیکی چرا من از تو دورم اینچنین؟هر گناهم گشته دیوار، ای خدا شرمنده ام قامتم بشکسته از سنگینی بار گناه با چنین وضعی اسفبار، ای خدا شرمنده ام هر گناهی سر زد از من، توبه کردم بعد از آنتوبه بشکستم به هر بار، ای خدا شرمنده ام گر چه می گفتند عذاب تو شدید است والیممن نمی ترسیدم از نار، ای خدا شرمنده ام وام دارت هستم و دایم بدهکار توامخویش را خواندم طلبکار، ای خدا شرمنده ام ای خدا بر گردنم شیطان طناب انداخته است می کشد هرجا به اجبار، ای خدا شرمنده ام نفس اماره فریبم داد بعد از هر گناهباز شد تکرار و تکرار، ای خدا شرمنده ام قلبم از بار گناهان سخت زنگاری شده استپاک کن از قلب زنگار، ای خدا شرمنده ام بی نهایت من خطا کردم خطا کردم ولیعفو کن عفوم، که بسیار ای خدا شرمنده ام  کانال تلگرام ما  http://telegram.me/ashkeshafagh فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 205 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09

از کف بداده ام من چندیست طاقتم را بار غم فراقت خم کرده قامتم را چشمان نافذ تو، ای قبله گاه عشاق افزوده بی نهایت، شوق عبادتم را با شوق دیدن تو بیدار می شوم منتکرار می کنم من هرصبح عادتم را آقا لیاقت من در حد دیدنت نیست اما تو از سر لطف، بنما رعایتم را آقا بدام زلفت من مانده ام گرفتارشادم که داده ای تو، حکم اسارتم را یک عمر درد هجران، یک عمر چشم گریانبشنو ز نای قلبم، آقا حکایتم را یک دل مراست آقا، یک دوست نیز کافیستپس با تو بسته ام من، عقد رفاقتم را بر لب نیاورم من هرگز به غیر نامتباور نمی نمایی، آقا صداقتم را ؟ یک عمر دیده بر در، یک عمر درد هجرانغم بود خاطراتم، بشنو روایتم را از بس که من شمردم هر لحظه، لحظه ها را آقا ببین به دستم، دلخسته ساعتم را از درد دوری تو، افتاده ام به بستر آقا به خاطر آور وقت عیادتم را از بس صدات کردم، اما نیامدی تونزد خدا برم من، دیگر شکایتم را تو اوج هر چه خوبی، من بدترین بدها آقا ببخش بر من، اینک جسارتم را کانال تلگرام ما  http://telegram.me/ashkeshafagh فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 220 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09

در شب غم، روی گل گر نم شبنم باشدیا اگر خانه ی دلها همه پر غم باشد یا اگر در اثر حادثه ای کوثر وحی هیجده ساله ولی قامت او خم باشد بین دیوار و دری گر که بماند گل یاس و از این حادثه پژمرده و درهم باشد باغبان گر که ز پژمرد گی این گل یاسدر دلش صبح و مساء غصه و ماتم باشد محور آل کساء بار سفر بست اگرکار اصحاب کساء اشک دمادم باشد  سینه از داغ بسوزد بشود خاکستر دیده ها رود و اگر دامن ما یم باشد هر کجا می نگری بزم عزایی برپایا بساط غم و اندوه فراهم باشد اگر از میخ دری، شاخه گلی زخمی شد زیر پا سوره ی قران مجسم باشد باید از غصه بمیرند همه آدمیانواژگون گر بشود هر دوجهان کم باشد کانال تلگرام ما  http://telegram.me/ashkeshafagh فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 186 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09

ای غصه دار داغ پدر، احتیاط کنوقتی که می روی سوی در، احتیاط کن عالم قلیل هست و تویی کوثر خدااز بهر دفع چشم و نظر احتیاط کن بیرون خانه، شرّ به کمینت نشسته استمادر برای دفع خطر، احتیاط کن از کینه اهل فسق چو آتش به در زدند وقتی کشید شعله شرر، احتیاط کن در بین کوچه بهر حمایت ز مرتضی(ع)وقتی که می شوی تو سپر، احتیاط کن بازو اگر کبود و اگر پهلویت شکست دستت بگیر تو به کمر، احتیاط کن پرسد همیشه حال تو را زینب (س) از پدرجاری است اشک او ز بصر، احتیاط کن نالیده اند تا سحر از غصه بچه هامادر به جان آن دو پسر، احتیاط کن شد از علی(ع) ولایت اگر غصب مشکل استشد چشمه سار چشم تو تر، احتیاط کن عالم به ناز شست شما آفریده شدبانو تو هم برای بشر ، احتیاط کن آزرده است دست کثیفی مگر تو را بر روی گونه ی تو اثر، احتیاط کن    بی تو علی (ع) به غصه و غم می شود اسیرحالا که می روی به سفر، احتیاط کن ... کانال تلگرام ما  http://telegram.me/ashkeshafagh فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 189 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09

خاکم به سر که قامت زهرا(س) کمان شدهفصل بهار دخت پیمبر(ص) خزان شده در کوچه چون که فاطمه(س) خورد از عدو کتک پهلوی او شکسته، تنش ناتوان شده از ضرب در شکست چو پهلوی فاطمه(س)خون از دو چشم حیدر صفدر(ص) روان شده چون میخ در به سینه ی زهرا(س) فرو نشست یک باره واژگون همه هفت آسمان شده خاکم به سر که در غم زهرای مرضیه(س)رخت عزا به قامت اهل جهان شده آمد بلال چون به ملاقات فاطمه(س)کار بلال ناله و اشک و فغان شده گفتا: بلال را که دوباره اذان بگواما هزار غصه عجین با اذان شده جبریل می زند به سر و سینه زین عزاعالم به رنگ تیره کران تا کران شده آزرده گشت فاطمه (س) و در عزای اوزینب(س) کنار مادر خود نوحه خوان شده ای دل بسوز تا به قیامت در این عزازیرا عزای حضرت او جاودان شده   کانال تلگرام ما  http://telegram.me/ashkeshafagh فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 171 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09

آزرده هر آن که مادر باران راله کرده به زیر پای خود قران را آتش زده آن که بر در خانه ی وحیسوزانده تمام گلشن و بستان را آن کس که شکسته پهلوی فاطمه(س) را بشکسته به دست خویشتن میزان را   سیلی زده هر که بر رخ کوثر  وحیبوده است مطیع بی گمان شیطان را  آزرده هر آن که حضرت فاطمه(س) راآزرده رسول(ص) و ایزد سبحان را با فاطمه (س) ایمان و یقین معنا شد سیلی زده اند معنی ایمان را حیوان صفتی که زد به زهرا(س) سیلیشد مایه ننگ، تا ابد انسان را فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 135 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09

یا رسول الله(ص) ای ختم رسل یا محمد(ص) ای که هستی عقل کل یا محمد(ص) حضرت خیرالاناماز علی (ع) و فاطمه(س) بر تو سلام خفته زهرای تو اینک زیر خاکسینه ی من در عزایش چاک چاک در غم او شیشه ی صبرم شکست تار و پودم یک به یک از هم گسست آن امانت را که بسپردی به من شد شکسته از جفای اهرمن تا قیامت از غمش در ناله ام شادمانی رخت بست از خانه ام صورتش نیلی و پهلویش کبودداغ او خواب از دو چشم من ربود در عزایش غصه دار و خسته امدست از این دنیا ز داغش شسته ام تا به جمع ما پریشانی رسیدزینبم از غصه مویش شد سپید یا رسول الله(ص) بپرس از  دخترتگو چه آورده است دشمن بر سرت سینه و پهلو شکسته از جفامومنین با داغ زهرا(س) مبتلا کاشکی این خانه هرگز در نداشت یا فدک را دخت پیغمبر(ص) نداشت   چون که شد بر خاندان تو جفامن شکایت می برم نزد خدا من که مامورم به صبر و خامشم یا محمد(ص) پس به یادت دل خوشم عاقبت وقت پریشانی رسید موسم سر در گریبانی رسید در غم زهرا(س) کنم صبری جمیلاین جهان بی فاطمه(س) باشد قلیل چون که یارم رفت و من تنها شدم داغدار حضرت زهرا(س) شدم دوستان واقعی عقبائی اندمثل زهرا(س) جملگی مولائی اند رفت زهر فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 186 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09

کاروان برگشته از شام بلاآمده حالا به خاک کربلا کاروان ره توشه اش حزن و غم است کارشان اندوه و اشک و ماتم است  گر چه محزون و عزادار آمده کاروان با شوق دلدار آمده چادر زن ها پر از گرد و غبار دیده ها از خون دلها اشکبار گونه ها از ضرب سیلی نیلگون دامن از اشک دو دیده پر زخون کاروان آمد کنار قبر یار فرصتی شد تا بگرید زار زار قافله با رسم و آداب تمام بر شهیدان کرد تعظیم و  سلام السلام ای اختران سوخته عالمی را درس عشق آموخته السلام ای جسم های چاک چاکجسم های آرمیده زیر خاک السلام ای ماه و ای خورشید دینالسلام ای معنی حق الیقین السلام ای حنجر خشک از عطشای ز فرط تشنگی بنموده غش السلام ای معنی ام الکتاب ای که جسمت ماند زیر آفتاب السلام ای جسمهای سر جدامانده زیر آفتاب کربلا زینب کبری(س) امیر کاروانبر سر قبر برادر روضه خوان من چهل منزل ز غم می سوختمروز و شب از داغ تو افروختم من چهل وادی کشیدم رنج و غمقامتم از درد هجران تو خم روز و شب بودم ز داغت بی قرار گریه کرده چشم من بی اختیار خیمه ها می سوخت ، زینب(س) بیشترحرف مردم زد به جانم نیشتر فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : قافله کربلا,کربلا قافله سی,قافله سالار کربلا, نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 230 تاريخ : چهارشنبه 10 آذر 1395 ساعت: 4:19

مردی که این جهان همه در اختیار اوست چشم جهانیان همه درانتظار اوست او ریشه کن کند ستم و ظلم و جور رازیرا که ذوالفقار علی(ع) ذوالفقار اوست دوران  شادمانی و شور و نشاط ما دوران حکمرانی او، روزگار اوست یاران او سر آمد مردان عالمندای خوش به حال آن که وفادار و یار اوست او هست مرد کوشش و مرد تلاش و سعی آسایش و سعادت انسان شعار اوست آن کس که حب آل علی(ع) هست در دلشجان را فدای او کند و دل دچار اوست گر رنگ صلح و مهر و وفا دید این جهاناز ایده های ناب وی و ابتکار اوست گر پا گذارد او به روی دیدگان ماتقدیم او کنیم سر و جان نثار اوست چون می رسد ز راه، جهان گلستان شودخوشبخت آن که صبح و مسا در کنار اوست فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : صاحب اختیار,صاحب اختیار در جدول,صاحب اختیاری, نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 225 تاريخ : چهارشنبه 10 آذر 1395 ساعت: 4:19

مولا جگرش می سوخت از زهر جفا بسیارزینب(س) به کنار او دستش به دعا بسیار نوشید امام  دین ،چون زهر هلاهل رازینب (س) همه جا سر زد، دنبال دوا بسیار چون بار سفر می بست، امید دل زینب(س)زینب(س) ز عدو می برد شکوه به خدا بسیار راهی جنان می شد محبوب دل زهرا(س)اما ز غم مولا، غم در دل ما بسیار مولای کریم ما، از زهر جفا می سوختتا در غم او گرید هر اهل ولا بسیار جز خیر و کرم از او نادیده کسی چیزی زین رو ز غمش سوزد، دارا  و گدا بسیار وقتی به حسین (ع) گوید لا یوم کیومک راداند که رسد بر او اندوه و بلا بسیار تابوت تو را دشمن با سنگ جفا می زدتا هست به پا عالم، در سینه عزا بسیار بر اهل جهان درس تسلیم و رضا دادی تا آن که خدا از تو گردید رضا بسیار کردی تو وفا اما، صد جور و جفا دیدیمانند رسول الله(ص) نادیده وفا بسیار رفتی و ز غم پشت  ابناء بشر بشکستدر دست بنی آدم، باید که عصا بسیار امروز اگر سوزم از داغ غمت آقافردا به یقین چشمم بر دست شما بسیار فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 228 تاريخ : چهارشنبه 10 آذر 1395 ساعت: 4:19

آخر ماه صفر آمد و هنگام عزاستفصل حزن و غم و اندوه رسول دو سراست علت عالم هستی  به روی بستر مرگحضرت فاطمه(س) در حال مناجات و دعاست بسته بار سفر و سوی جنان می رود او ناله ی اهل زمین در غم او تا به سماست آسمان اشک غم از دیده ی خود می ریزدعرشیان بر تنشان تا به ابد رخت سیاست هست جبریل امین نوحه گر از داغ رسول(ص)مجلس ختم رسول است که در عرش خداست ماهی و مرغ و ملائک همگی نوحه گرنداز زمین تا به سما مجلس اندوه به پاست خلق آشفته و محزون و غم آلوده همهزانوی غم به بغل ، دیده ی آنها دریاست سوختیم از غم او در همه ی عمر بسیچشم امید به لطف و کرمش روز جزاست فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : یا رسول الله یا شای مدینه,یا رسول الله عذرا,یا رسول الله, نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 192 تاريخ : چهارشنبه 10 آذر 1395 ساعت: 4:19

دل شکسته ی من راهی خراسان شدکنار پنجره فولاد عشق، مهمان شد به یاد غربت سلطان عشق افتادمدرون سینه از این غصه سخت طوفان شد رضا(ع) رضا(ع) به لبم بود و دست غم بر سر دو چشم  من ز غم او همیشه گریان شد ز غصه جان تمام جهانیان می سوختسرور از دل خلق جهان گریزان شد قسم به عشق، رضا(ع) ترجمان قران استشهید گشت رضا(ع) و جفا به قران شد رضا(ع) که بار سفز بست، دیده ها خون شدچه گویمت که ز غم، پاره هر گریبان شد گرفته زانوی غم در بغل مسلمانانتمام خلق اگر چه ز غم پریشان شد درست تا که رضا(ع) رفت از این جهان به جنانقیامتی شد و دنیا به خط پایان شد ولی امر خدا را به خاک بسپردندو خاک غم به سر جن و هر چه انسان شد ز داغ او دو جهان رخت غصه پوشیدهو بزم غصه به پا در سرای یزدان شد فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : یا امام رضا(ع),یا امام رضا ع,یا امام رضا عکس, نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 241 تاريخ : چهارشنبه 10 آذر 1395 ساعت: 4:19

ای کاش دل من هم شورای نگهبان داشتیک مانع پولادین از حمله شیطان داشت ای کاش که دل لبریز از نور خدا می شدیعنی که بشر در دل یک شمع فروزان داشت بر وفق مراد ما گر بود همه اوضاعهر لحظه بنی آدم،حال خوش و خندان داشت ای کاش همه عالم در صلح و صفا می بودانسان عوض کینه، در سینه گلستان داشت ای کاش که بودم من، از سرّ خدا آگاهآگاهی و دانایی در سینه ام اسکان داشت تقسیم اگر می شد سرمایه ی این دنیاهریک ز بنی آدم صد ملک سلیمان داشت ای کاش بشر می شد سرشار خدا خواهی  یعنی که دلی لبریز از باور و ایمان داشت ای کاش همه عالم لبریز صفا می شدهر عاشق شیدا دل،یک یوسف کنعان داشت ای کاش که دلها بود از حب علی(ع) لبریزاز عشق علی(ع) انسان، صد دفتر و دیوان داشت فاین تذهبون...
ما را در سایت فاین تذهبون دنبال می کنید

برچسب : شورای نگهبان,شورای نگهبان چیست,شورای نگهبان چند نفرند, نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 250 تاريخ : يکشنبه 23 آبان 1395 ساعت: 17:46

خبرنامه