فاین تذهبون

متن مرتبط با «صاحب اختیار در جدول» در سایت فاین تذهبون نوشته شده است

دوبیتی های شب قدر

  • شب قدر است و دیده خون چکان استدو دست من به سوی آسمان است خطا کردم تمام عمر خود را در این شب کار من آه و فغان است+++شب قدر و زمان اشک و آه استبه روی دوش من بار گناه است خطاکارم خطاکارم خطاکارخدایا پیش تو رویم سیاه است+++اگر چه نزد حق بی آبرویمشده رویم سیه مانند مویم امید عفو دارم از خداوندکه امشب با خدا در گفتگویم+++شب قدر است و هنگام مناجاتگشوده گشته درگاه عنایات ببر با شوق و با امید بسیاربه درگاه الهی عرض حاجات+++شب قدر است و دیده اشکبار استزمان گفتگو با کردگار است هنوز امید بخشش دارم از حقگناهانم اگر چه بی شمار است بخوانید, ...ادامه مطلب

  • در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها

  • کیستم من؟ دختر پیغمبر(ص) و امّ ابیهایم کیستم من؟ کفو حیدر(ع) همسر و همراه مولایم زهره و زهرا منم، من قره العین رسولممن نگین خاتم پیغمبران و فخر بابایم  تک تک آیات قرآن را منم معنا و مفهومکیستم؟ متن مفاتیح الجنان، شرح دعاهایم کیستم من؟ بهترین الگوی تقوی و عفافمکوثر قرآن منم، من برترین بانوی دنیایم معجز موسی ابن عمرانم ید بیضا منم منوقت اثبات نبوّت من عصای دست موسایم می دمید عیسی دمی تا مردگان را زنده می کردمعجز عیسی منم، من آن دم گرم مسیحایم حاصل پیوند دو دریاست اگر لؤلؤ وَ مرجانبی گمان ای اهل عالم من یکی از آن دو دریایم من به اذن حق مددکارم به هر امداد خواهیمن به هر دردی که درمانی ندارد هم مداوایم کیستم من؟ مطلع الفجرم، کی ام من؟لیله القدرآیه ی تطهیر را تفسیرم و تکویر و اعلایم کیستم من؟ آن که هم‌ّ و غمّ او اسلام و دین استپاسدار دینم و حامی قرآن و توّلایم کیستم؟ شرح حدیث قدسی لولاک هستمکیستم؟ خیر کثیرم، راضیه، مرضیه، زهرایم بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مناجات شب قدر

  • در این شب قدر ای خدا، شب زنده داری می کنم شرمنده از کردار خود، تا صبح زاری می کنم در این شب قدر ای خدا، آمد به سویت بنده ایآمد به سویت بنده ی افسرده و شرمنده ای در این شب قدر ای خدا، ورد لب من نام توستامشب انیسم تا سحر، قرآن تو، پیغام توست در این شب قدر ای خدا، من با تو گویم راز دللبریزم از جرم و خطا، از کرده های خود خجل در این شب قدر ای خدا، با من مدارا می کنی؟درد من دلخسته را، یارب مداوا می کنی؟ در این شب قدر ای خدا، چشم امیدم سوی توستتنها دوای درد من، ای مهربان داروی توست در این شب قدر ای خدا، با حال غمگین آمدمبا کوله باری از گناه، با جرم سنگین آمدم  در این شب قدر ای خدا، با دیده ای تر آمدمبا قلب لبریز عزا، از داغ حیدر(ع) آمدم در این شب قدر ای خدا، قرآن بگیرم روی سرمن با تو نجوا می کنم ای دوست تا وقت سحر در این شب قدر ای خدا، بی آبرویم پیش توتو مالک الملکی و من، بیچاره و درویش تو در این شب قدر ای خدا، من با تو دارم گفتگوگر چه گنه آلوده ام، دارم من از تو آبرو در این شب قدر ای خدا، هستی تو غفّار الذّنوبمن پای تا سر عیبم و هستی تو ستّار العیوب در این شب قدر ای خدا، ای مالک روز جزابین من و تو واسطه باشد علی مرتضی(ع) در این شب قدر ای خدا، من با حدیث اشک و آهدارم امید آن که تو بر من نمایی یک نگاه در این شب قدر ای خدا، عبدی خطا کار آمدهچون سیل اشک چشم او بر روی رخسار آمده در این شب قدر ای خدا، ممنونم از مهمانیتاز لطف و احسان تو و از رحمت رحمانیت در این شب قدر ای خدا، ورد لبم یا مصطفاستگر من گنه آلوده ام، او شافع روز جزاست در این شب قدر ای خدا، زهرا(س) مددکار من استزینب(س) ز راه مرحمت پیوسته غمخوار من است در این شب قدر ای خدا، باشد شفیع من حسن(ع)ماه بنی هاشم(ع) دهد عز و شرافت, ...ادامه مطلب

  • میلاد حضرت صاحب الزمان عج

  • خوشبو شده عالم ز شمیم گل زهرا(س) بگرفته صفا عالم از این نو گل زیباتاج سر و مولای همه مردم دنیادل برده ز ما این گهر خوش قد و سیما این نوگل زیبا که تَجَلّی صلات استدر مقدم او ذکر ملائک صلوات است از خاک نروئیده و باشد همه از نوردر عرشِ خداوند ملائک همه مسروراز مقدم او شاد به جنت همه ی حورما منتظران قدم این گل مهجور ماه رخ او برده دل از مردم دنیاالحق که ندارد به جهان ثانی و همتا آمد به جهان سرور و مولای ملائکروئیده گل خنده به لبهای ملائکزیرا که محقق شده رؤیای ملائکمهدی(عج) شده ورد لب و نجوای ملائک شادند ملائک همه در مقدم مولابر پا شده در عرش خدا جشن تولّا فصل گل و بلبل شد و هنگام بهار استقمری به سر شاخه غزل خوان چو هَزار استجشن و طرب و رقص به هر کوی و گذار استهر جا گذری نغمه تنبور و سه تار است لبریز شعف شد دل ما از قدم یاریارب ز سر لطف بده فرصت دیدار او ترجمه ی ساده ی قرآن مجید استاو‌ واسطه ی فیض خداوند حمید استبر اهل جهان پرتو خورشید امید استامروز به یمن قدمش عید سعید است از مقدم او عالم هستی شده گلشناز نور جمالش همه هستی شده روشن او منتقم فاطمه ی ام ابیهاستاو منجی عالم ز همه شر و بدیهاستاو یار ضعیفان، سپر ظلم غنی هاستاو وارث پیغمبر(ص) و زهرا(س) و علی هاست از مقدم او غصه ز دل گشته فراریشد حال و هوای دل ما ناب و بهاری ای اهل جهان حجت ثانی عشر است اوبر ظلمت شب جلوه ی قرص قمر است اوبر تلخی ایام چو شهد و شکر است اودیده بگشائید که نور بصر است او بر گوش رسد صوت قشنگش ز مصلیبا نغمه ی داودی خود برده دل از ما با آمدنش لب به قرائت بگشایدبر مردم دنیا در رحمت بگشایدبر شیعه ره و رسم سعادت  بگشایداز پای بشر بند اسارت بگشاید او کعبه و ما حاجی خال لب اوئیمما تشنه ی یک قطره نماز شب اوئیم Ad, ...ادامه مطلب

  • راز و نیاز شب قدر

  • امشب شب قدر است و من با دوست نجوا می کنم بخشایش جرم و گناه از او تمنّا می کنممحزون و سر افکنده و لبریز از خوف و رجایاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا یاربّ تو مولائی و من عبدی گنه آلوده امیک عمر پیش چشم تو سرگرم عصیان بوده امهستم پشیمان ای خدا، می خوانمت امشب تو رایاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا امشب به درگاه خدا با ناتوانی آمدمبا کوله باری از خطا، قدی کمانی آمدمشرمنده از کردار خود، من آمدم سوی خدایاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا امشب به درگاه خدا تا صبح زاری می کنمامشب ز ابر چشم خود من سیل جاری می کنمپیوسته تا وقت سحر، ورد لبانم ربّنایاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا من بی پناهم ای خدا، امشب پناهم می دهیتا صبح من در می زنم، آیا تو راهم می دهی؟از راه لطف و مرحمت، در را به روی من گشایاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا گر کوله بار من پر است از جرم و عصیان و خطااما دلم لبریز از حبّ علی مرتضی(ع)جز اهل بیت مصطفی(ع)، هرگز ندارم مقتدایاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا من بی پناه و بی کَسم، ای بی کَسان را دادرسدرمانده و تنها منم، یا ربّ به فریادم برسای تو پناه بی کسان، دارم به تو م, ...ادامه مطلب

  • لیله القدر

  • دوباره وقت تمناست لیله القدر است شب ضیافت مولاست لیله القدر است دوباره دیده چو دریاست لیله القدر است «بساط عشق مهیاست  لیلة القدر است نوای ادعیه بر پاست لیلة القدر است» خداست در پی آن که به ما ثواب , ...ادامه مطلب

  • درد دوری

  • رفته ای راه دور خیلی دور، دوری از چشمهای ما آقا لا اقل اندکی بیا نزدیک، بشنوی تا صدای ما آقا ما برای رسیدنت آقا، همه دم دست بر دعا داریم  تو خودت آمین بگو وقتی، گشت جاری دعای ما آقا دردمندیم و را, ...ادامه مطلب

  • ذوب شدگان در ولایت

  • ما در ولای حیدر کرار(ع) ذوب شدیمبیدار و با بصیرت و هشیار ذوب شدیم مولای ما ز نور خدا آفریده شدپس در ولای ایزد دادار  ذوب شدیم--- ما ذوب شدگان در ولایت هستیماز جام طهور  یا علی(ع) سر مستیم ما ریزه خور سفره ی آل اللهیمصد شکر سر خوان ولا بنشستیم ---تا ذوب در ولایت حیدر(ع) شدیم مااز نور اهل بیت(ع) منور شدیم ما شد تاج افتخار دو عالم نصیب مااز آن زمان که نوکر ق, ...ادامه مطلب

  • قافیه های نادرست

  • شعرم ردیف و قافیه هایش درست نیستهر واژه نابجاست، به جایش درست نیست می خواستم فضای قشنگی دهم به شعرمن مانده ام که از چه فضایش درست نیست بیمار روی یار اگر شد کسی ز شوقاو را دوا مده که شفایش درست نیست باید میان خوف و رجا زندگی کنیمچون خوف اگر نبود رجایش درست نیست خود را به خواب اگر زده باشد کسی شبیتا صبح اگر کنیم صدایش درست نیست پژمرده شد گلی اگر از دست باغبانکوشش برای  نشو و نمایش درست نیست تشبیه کرده ام به طلا جنس یار راچون نور خالص است طلایش درست نیست آن کس که کرده با تو جفا در تمام عمر با او وفا نما که جفایش درست نیست گر مستجاب هیچ دعایی نشد ز مااز ماست عیب  یا که دعایش درست نیست فرمان کردگار مطاع است گوش کنتسلیم باش، چون و چرایش درست نیست سر زد ز روی سهو خطایی اگر ز مابخشش سزاتر است جزایش درست نیست رمز بقا ز آل محمد(ص) طلب کنمجای دگر که رمز بقایش درست نیست عمری ز هجر یار کشیدیم درد هجروصل است شرط عشق جدایش درست نیست می خواستم غزل بسرایم ولی ببینگفتم قصیده، حال و هوایش درست نیست , ...ادامه مطلب

  • درد هجران

  • رفتی و کرب و بلا روی سر من شد خراب رود چشمان من از درد فراقت شد پر آب موج می زد آب در رود فرات اما چه سود شد فرات آن روز بهر تشنگان همچون سراب گیسوانت را روی نیزه تکان می داد باد پیکرت خاک و خون غلطان به زیر آفتاب چون به روی نیزه دیدم راس خونین تو را قلب من آتش گرفت و سینه ی من شد کباب دیدم آنجا زیر پا افتاده قران کریم بر سر نی نیز دیدم سوره ی ام الکتاب پای اطفال حرم را سخت , ...ادامه مطلب

  • درد فراق

  • درد فراق و دیده ی گریان دگر بس استآقا بیا که دوری و هجران دگر بس است ما از فراق روی تو خون گریه می کنیممولا بیا که حال پریشان دگر بس است  بگذشت عمر و بی سر وسامان و گمرهیمما را فریب و حیله ی شیطان دگر بس است ما را احاطه کرده حادثه ها ایها الامامآقا بیا، که سختی طوفان دگر بس است ما را برای یاری تو آفریده اندتنها میان دشت و بیابان دگر بس است معنا شود کتاب خدا با حضور توالفاظ بی معانی قران دگر بس است درد فراق روی تو سخت است شیعه راآه و فغان و درد فراوان دگر بس است دنیا بهشت ماست ولی با حضور توآقای من جهان چو زندان دگر بس است مصر وجود ما به وجود تو با صفاستمصر بدون یوسف کنعان دگر بس است ,درد,فراق ...ادامه مطلب

  • گویند مرا چو زاد مادر

  •   گویند مرا چو زاد مادر تسبیح خدای اکبر آموخت دستم بگرفت و پا به پا بردتا پیروی از پیمبر(ص) آموخت من را به رسول(ص) آشنا کرد وانگاه مدیح حیدر(ع) آموخت شد ورد لبم علی(ع) علی(ع) بعداوصاف بتول اطهر(س) آموخت قران بگشود پیش رویم توحید و ضحی و ک, ...ادامه مطلب

  • دانلود کتاب الکترونیکی اشعار در نعت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم

  • دانلود کتاب الکترونیکی اشعار در نعت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم حجم فایل:۷۸۴ کیلو بایت لینک دانلود: http://telegram.me/ashkeshafagh , ...ادامه مطلب

  • دانلود کتاب الکترونیکی اشعار در مدح امیر المومنین علیه السلام

  • دانلود کتاب الکترونیکی اندروید اشعار در مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام لینک دانلود: http://bayanbox.ir/download/2460729111497337880/%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D8%B7-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%DB%8C%D9%85.apk حجم فایل: ۸۵۶ کیلو بایت , ...ادامه مطلب

  • مادر باران

  • آزرده هر آن که مادر باران راله کرده به زیر پای خود قران را آتش زده آن که بر در خانه ی وحیسوزانده تمام گلشن و بستان را آن کس که شکسته پهلوی فاطمه(س) را بشکسته به دست خویشتن میزان را   سیلی زده هر که بر رخ کوثر  وحیبوده است مطیع بی گمان شیطان را  آزرده هر آن که حضرت فاطمه(س) راآزرده رسول(ص) و ایزد سبحان را با فاطمه (س) ایمان و یقین معنا شد سیلی زده اند معنی ایمان را حیوان صفتی که زد به زهرا(س) سیلیشد مایه ننگ، تا ابد انسان را , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها