دوباره در غم تو روضه خوان شدم مولا
بسان مادرتان قد کمان شدم مولا
به یاد آن همه زخمی که زیر زنجیر است
دو دیده خون شد و آتش فشان شدم مولا
به بند بوده ای آقا تو سالهای مدید
و من ز داغ تو بی خانمان شدم مولا
شکسته پهلوی تو مثل مادرت زهرا(س)
دلم شکست و به آه و فغان شدم مولا
شنیده ام که تو را هم کتک زده دشمن
ببین که از غم تو ناتوان شدم مولا
تو از شکنجه ی دشمن کبود بازویی
به یاد بزم غم و خیزران شدم مولا
ز ابر دیده خود اشک غصه می ریزم
بهار بودم و از غم خزان شدم مولا
تو رفتی و همه عالم شبیه زندان شد
اسیر بند غمی جاودان شدم مولا
تو سایبان سر شیعه بودی آقا جان
ببین که بی تو چه بی سایبان شدم مولا
ز داغ تو همه ی عمر گریه خواهم کرد
شبیه اهل جهان نوحه خوان شدم مولا
برچسب : نویسنده : 1ashkeshafagh4 بازدید : 139